فاطمه زهرافاطمه زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

هدیه خدا

نقاش کوچولوی ما...

به نام مصور عالم از امروز تصمیم دارم سیر نقاشی های دخترکم رو توی وبلاگش بذارم به دو دلیل یکی خاطراتش و دومی شناخت روحیات دخترم به وسیله نقاشی هایش: این نقاشی های عسل من در دو سالگی هست(قبل از این هم نقاشی با مداد رنگی زیاد میکشید ولی خب متاسفانه چون رو کاغذ و مقوا بود توی اسباب کشی دور انداختیم): تقریبا در دو سال و نیمگی آدمک های خورشیدی میکشید دست و پاهاش مشخص نیست البته دو سال و سه ماهه بود که اولین آدمکش رو کشید عکسش توی پست های قبل هست   این هم آدمک هایی با دست و پا که این ها رو هم دو سال و هفت هشت ماهه که بود میکشید   این هم نوشته هایش(به قول خودش)گاهی دکتر میشود و گاهی مانند پدرش به کارهایش رسید...
16 خرداد 1392

فاطمه زهرا و آناتومی....!!!!

به نام خدایم امروز صبح داشتیم صبحانه میخوردیم،عسل خانم میگه مامان پام میسوزه(دیروز لیوان آب دستش بود از دستش افتاد و کمی انگشتش زخم شد،خدا رحم کرد)میگم صبحانه بخوری پاتم خوب میشه با تعجب میگه غذا بخورم میره تو پام چه جوری میره؟؟؟؟خودم تعجبم برده بودگفتم میره تو دلت بعد از اونجا به همه جای بدنت میره،با تعجب دوباره میگه خب اگه بره تو چشمم که چشمم نمیبینه؟؟؟!!!منو باباش خندمون گرفته و فاطمه زهرا هی حرفشو تکرار میکرد آخه چی میگفتم گفتم میره پشت چشمت گفت چه جوری ؟که دیگه خنده امونم نداد  و خوشبختانه فاطمه زهرا هم از خنده من خندش گرفت و قضیه رو یادش رفت وگرنه من چه میکردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
9 خرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد